پدرم را مقابل چشمهای نوه ۵ سالهاش شهید کردند
از دفتر شهید لاجوردی با ما تماس گرفتند و گفتند قاتل را پیدا کردیم و قرار است اعدام شود. مادرم به همراه عمویم برای دیدن قاتل رفتند. آن جوان خودش اقرار کرده بود که پدرم و یک ساندویچفروش دیگر را کشته است. مادرم از او پرسیده بود «همسرم چه گناهی کرده بود و با تو چه کار داشت که او را کشتی؟» او هم گفته بود «از مقامات بالا به ما دستور دادند»