ماجرای آدم ربایی و تجاوز به دختر دانشجو در خیابان خلوت
من از یک مرکز فرهنگی به خوابگاه برمیگشتم، در راه سوار خودرویی مسافرکش شدم، در مسیر راننده اتوبانی را که باید میرفت تغییر داد و از راه دیگری رفت همان موقع متوجه شدم میخواهد کاری بکند. گفتم چرا تغییر مسیر دادی نگه دار پیاده میشوم، قبول نکرد فحاشی کرد و سعی داشت با خشونت کلامی من را ساکت کند. وقتی که دید من آرام نمیشوم و قصد دارم خودم را از ماشین به بیرون پرت کنم، گاز اشکآور به من نشان داد و گفت اگر ساکت نشوی من ساکتت میکنم. بعد به یک خیابان خلوت پیچید و سعی کرد من را مورد آزار و اذیت قرار دهد